استقلال قاضی دربرابر حکومت:
از دیروز تا امروز
* خلیفه دوم برای توسعه مسجد نبوی از عباس، عموی پیامبر (ص)، خواست خانه خود را که در جوار مسجد بود با زمین دیگری معاوضه کند و او نمیپذیرفت. برای فیصله دعوا هر دو طرف، حکمیتِ حذیفه (از اصحاب خاص پیامبر (ص) و امام علی (ع)) را پذیرفتند. پس خلیفه، حاکم و مقتدرترین فرد در جهان اسلام با عباس به نزد حذیفه رفتند و رأی او نیز بر این بود که خلیفه حق ندارد بدون رضایت عباس خانه او را بگیرد و به مسجد ضمیمه کند. وقتی خلیفه به این حکم گردن نهاد عباس گفت: اینک که خلیفه قبول کرد که نمیتواند برای توسعه حرم رسول (ص) خانه مرا بدون رضایت من بگیرد من خود با طیب خاطر آن را میدهم.
* در دوره خلافت منصور عباسی چند ساربان علیه او در نزد قاضی شکایت کردند. قاضی برای منصور احضاریه فرستاد و منصور پیش از حضور در محکمه به کسانش گفت که اگر وقتی پا به محکمه میگذارد قاضی به احترام او برخیزد دیگر وی را به شغلی منصوب نخواهد کرد، ولی با ورود خلیفه به محکمه قاضی هیچگونه احترامی به او نگذاشت و در حالیکه بر مسند خود تکیه داده بود به کارمند خود دستور داد خلیفه را نه با لقب رسمی «امیرالمؤمنین»، بلکه با اسم او صدا بزند و او نیز چنین کرد. خلیفه پیش آمد و قاضی علیه او رأی داد و به او گفت که فلان خاندان از تو شاکیاند. یا خود برای پاسخگویی به آنان در محکمه حاضر شو یا به کسی وکالت بده تا از طرف تو این کار را برعهده گیرد. منصور شق اخیر را اختیار کرد.
* در دوران خلافت مهدی عباسی خلیفه با کسانی که علیه او شکایت داشتند، به محکمه بصره رفت. هنگام ورود وی قاضی بیآنکه اعتنایی بکند سر در پیش افکند تا خلیفه و شاکیان او در جایگاه طرفین دعوا قرار گرفتند. پس از صدور حکم، قاضی به احترام خلیفه برخاست و خلیفه به خدا سوگند خورد که اگر او در هنگام ورود او به محکمه و پیش از صدور حکم به احترام خلیفه برمیخاست از منصب قضا معزول بود.
* در سالهایی که بهعنوان دانشجو در دانشکده حقوق دانشگاه تهران (رشته قضایی) حضور داشتم (نیمه دوم دهه چهل) و نیز در سالهایی که با دادگستری سر و کار داشتم (از اواخر دهه چهل تا اوایل دهه پنجاه) سیره بسیاری از مقامات عالیرتبه قضایی که برخیشان نیز حق استادی بر گردنم داشتند برایم درسآموز بود، زیرا میدیدم آنان به شیوهای که از گذشتهها داشتند در رسیدگی به دعاوی و صدور احکام مرجعی جز قانون نمیشناسند و جانب شاه و وزیر را نگاه نمیدارند و از عواقب حقگویی و بیطرفی نمیهراسند و پافشاریشان در این صحنه –علیرغم مخاطرات آن- در حدی بود که مراجع عالیقدر دینی زبان به تمجید و تحسین عملکردهای آنان میگشودند.
* آنچه در این روزها از برخورد با علی مطهری میدانیم، ما را از ذکر هر نمونه دیگری بینیاز میدارد. آری نایبرییس مجلس شورای کشور که بیشترین آرای مردمی را بهعنوان پشتوانه حضور خود در خانه ملت دارد و اصولگرایی جدی و راستین است، برنامه سخنرانی او در یک مراسم مذهبی که به تصویب وزارت کشور رسیده، بهحکم دادستانی محترم مشهد لغو میشود؛ ورییس محترم قوه قضاییه نیز رسیدگی به این موضوع را به عهده همان دادستان میگذارد و خود نیز پیش از اعلام نتیجه رسیدگی، دادستان را به صفت شجاعت میستاید و با این کار در حقیقت بر اقدام وی مهر تأیید میزند.
* این ناچیز، بهعنوان طلبه و دانشجوی حقوقِ پنجاه سال پیش، تقاضا میکند گزارش عملکرد مالی آن قوه محترم در پنج سال اخیر را ارائه کند.
✍ بخشی از مطلب اکبر ثبوت، مجلهی چشمانداز ایران، شماره ۱۰۱ @cheshmandazmagz شیمی سبز...
ما را در سایت شیمی سبز دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : chemraha بازدید : 131 تاريخ : سه شنبه 3 اسفند 1395 ساعت: 4:13